تا که از حادثه ی چشم تو آکنده شدم
محوِ تو گشتم و چون ذرّه پراکنده شدم !
لشکرِ هند به لاهورِ دلم اردو زد
من به کشمیرِ نگاه تو پناهنده شدم..!
طرح اسلیمی ِ گیسوی تو تابم را بُرد
گردِ خورشید تنت گشتم و تابنده شدم
گرچه قانون ِ لبت، ساز مخالف می زد
من ز موسیقی چشمان تو رقصنده شدم
چشمهای تو مرا فرصت بهروزی داد
آن قدر لطف به من کرد که شرمنده شدم
*
عشق ِ بی وقفه به تو شانِ خداوندی داشت
دست برداشتم از عاشقی و بنده شدم!
#یدالله_گودرزی #شاعران_معاصر
برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 202 تاريخ : پنجشنبه 12 دی 1398 ساعت: 14:16
برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 188 تاريخ : پنجشنبه 12 دی 1398 ساعت: 14:16
برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 165 تاريخ : پنجشنبه 12 دی 1398 ساعت: 14:16